ساعت از 12 گذشته هنوز نخوابیدم. مثلا باید 6 صبح پاشم برم سر کار.گاهی خودم از این همه انرژی تعجب میکنم. صبح ساعت 6 پامیشم تا 7 آماده میشم برم سر کار تا ساعت 4 سر کارم بعد از اونم که روزای زوج ساعت 5 تا 7 کلاس طراحی وروزای فرد 4 تا 6 باشگاه بچه های باشگاه میگن تو عجب جونی داری کله سحری بیدار میشی از سر کارم که میای به باشگاه هم خودتو میرسونی ولی شبا دیگه جسدم. بارها خواستم زود بخوابم ولی دیگه زود زودش 12. همین الان دارم از پارک میام. سپهر لج کرده بود نمیخوابید سوار ماشین کردمش بردم پارک کمی بازی کرد والان اومدم. چشام باز نمیشه بیشتر بنویسم. امروز روز خوبی بود. خدا روشکر.
نظرات شما عزیزان: